انجمن علمی مدیریت دانشگاه شهید بهشتی

وبلاگ ویژه دانشجویان ورودی جدید رشته مدیریت

انجمن علمی مدیریت دانشگاه شهید بهشتی

وبلاگ ویژه دانشجویان ورودی جدید رشته مدیریت

ضرورت و اهمیت خلاقیت و نوآوری

  

  ضرورت و اهمیت خلاقیت و نوآوری 

 

  

 

 

 نوآوریها هیچ گاه نتیجه کار و کوشش و تفکر یک یا چند انسان با استعداد و نابغه نیستند، بلکه حاصل جمع مشارکت هزاران و حتی دهها هزار نفرند که در زمینه خاصی فعالیت خاصی بعمل می آوریم، در التقاط و تجمع با نتایج کار دیگران در همان حوزه، تعیین کننده پیشرفت است. عدم تغییر و تحول را می توان...

 




 

ضرورت و اهمیت خلاقیت و نوآوری

نوآوریها هیچ گاه نتیجه کار و کوشش و تفکر یک یا چند انسان با استعداد و نابغه نیستند، بلکه حاصل جمع مشارکت هزاران و حتی دهها هزار نفرند که در زمینه خاصی فعالیت خاصی بعمل می آوریم، در التقاط و تجمع با نتایج کار دیگران در همان حوزه، تعیین کننده پیشرفت است. عدم تغییر و تحول را می توان نمایانگر انحطاط تدریجی تلقی کرد.خلاقیت زمانی پا به عرصه وجود می گذارد که: فرد یا افرادی، سطح دانش زمان خود را درباره پدیده های طبیعی و یا خود انسان کافی ندانسته و خود را ناچار به بهره گیری از طیف وسیع تواناییها ببینند، تا فرارسیدن آن برهه از زمان که دیگر جستجوگری در جستجوی راههای تکمیل فنون باقی نماند، و یا آن لحظه که تحقیق برای ازدیاد سطح تولیدهای صنتی به توفق درآمده و ضرورت جهاد ملی در راه دستیابی به خودکفایی و خودیابی در جامعه بین المللی، بی اهمیت تلقی شود، پیکار خستگی ناپذیر که در نهایت به نوآوری و تحول می انجامد، ادامه خواهد داشت و پایانی بر آن متصور نیست.نوع بشر را هنوز می توان درگیر درنوعی تنازع بقا دانست که عمل سرنوشت ساز در آن، پیشرفت و تغییر و تحول در صنایع و فنون است و هرگونه وقفه ای در این زمینه، نتیجه یی جز شکست ببار نمی آورد.حضرت سلیمان چنین فرمود:جایی که دوراندیشی نیست موجبات نابودی مردمان فراهم است.

فایده های خلاقیت یا نوآوری

نوآوری یا خلاقیت دست کن برای جامعه سه فایده دارد: آن باعث افزایش رشد اقتصادی می شود، بهره وری را بالا می برد و باعث به وجود آمدن تکنولوژی، کالاها و خدمات جدید می گردد. ما درباره این فایده ها بحث می کنیم، و به این موضوع می پردازیم که با استفاده از پدیده خلاقیت و نوآوری چگونه می توان اقدام به حل مسائلی کرد که در اثر تغیرات در محیط خارجی به وجود می آیند.رشد اقتصادی. یکی از دلایلی که اقتصاددانان به شرکتها و سازمانهای تازه تأسیس و کوچک توجه نمودند، این بود که این شرکتها و سازمانها موجب به وجود آوردن مشاغل بیشتری در سیستم اقتصادی آمریکا می شدند. در تحقیقی که در یکی از صنایع مهم آمریکا، یعنی صنعت الکترونیک انجام شد، مشخص گردید شرکتهایی که عمرشان بین پنج تا ده سال بیشتر نیست بیش از پنجاه برابر شرکتهایی که عمرشان به بیش از بیست سال می رسد افراد استخدام کرده اند.به علاوه پژوهشگر دیگری به نام دیوید برچ برآورد نمود که در ایالات متحده آمریکا بیش از چهار پنجم مشاغل جدید به وسیله سازمانهای کوچک به وجود می آید، اصولا بهره وری به بهبود فنون یا تکنیک های تولید مربوط می شود و این کار، به نظر جان کندریک، از وظایف اصلی نوآوری یا خلاقیت است، البته با هدف پیشرفت یا شکوفایی سیستم اقتصادی . دوکلید اصلی در افزایش بهره وری همانا تحقیق و توسعه و سرمایه گذاری در ماشین آلات جدید می باشند. با توجه به دیدگاه کندریک، رابطه ای نزدیک یا تنگاتنگ بین تحقیق و توسعه و برنامه های سرمایه گذاری وجود دارد و در هر دو مورد نوآوری و خلاقیت نقش اصلی ایفا می کند. ( استونر، فریمن، ص 340 و 341) سی درصد رشد اقتصادی متعلق به شرکتهایی است که بیش از پنج سال از عمرشان نمی گذرد. ولی این پژوهشگر اضافه می کند که هر شرکت کوچک تازه تأسیسی شغلی یا شغلهایی را به وجود نمی آورد. سازمانهایی که باعث ایجاد شغل می شوند نسبتا تازه تأسیس تر می باشند. پس از تأسیس به سرعت فعال می شوند و در نخستین سالهای فعالیت خود یا دوره جوانی، رشد بسیار سریعی دارند و دامنه فعالیت خود را به سرعت به جاهای دیگر می کشند. او همچنین دریافت که شرکتهای تازه تأسیس و مشاغلی را که به وجود می آورند بیشتر در زمینه بخش خدماتی سیستم اقتصادی است، نه در بخش تولیدی.واقعیت آینده در زمینه شتاب تغییرات اجتماعی و تکنولوژیک دلالت بر مفاهیمی جهت خانواده ها، موسسات آموزشی، بازرگانی، صنایع و دولت دارد. حجم اطلاعات و مقدار آموزش لازم برای بدست آوردن مهارتهای مورد نیاز جهت استفاده از این اطلاعات به سرعت افزایش خواهد یافت. همچنین همزمان باید در مورد تجدید نظر و بروز درآوردن اطلاعات و مهارتها اقدام گردد. وسایل پیچیده اتوماتیک برای کاربرد و انتقال داده ها لازم خواهد بود مثلا هم اکنون کامپیوترهای شخصی را می توان با قیمت های نازلی خریداری نمود. این واقعیت تغییرات بزرگی در نقش تدریس بوسیله والدین، مربیان، موسسات بازرگانی، صنایع و دیگر موسسات اجتماعی در برخواهد داشت. نقش مربیان مدارس از سئوال کنندگان دروس، توضیح دهندگان مکرر کتب درسی و تصحیح کنندگان اغلاط، به مدیران تجارب یادگیری و تدوین کنندگان مهارتهایی مانند تفکر خلاق و حل مسائل، کار گروهی، تفکر میان رشته ای تغییر خواهد کرد. نقش های مشابهی توسط والدین، اداره کنندگان، و سرپرستان بازرگانی و صنعت و موسسات مشابه ایفاء خواهد گردید.در حقیقت به علت مواجهه شدن جوامع بشری با مسائل ناهنگامی فزآینده، وابستگی متقابل بین کشورها، تحلیل رفتن منابع طبیعی، سرعت فزآینده تغییرات و مسائل متعدد دیگر، نیاز به خلاقیت اجتناب ناپذیر است.(جی، خاتنا، 1978ص: 144)دیگری ضرورت خلاقیت و نوآوری در سطح سازمانها است. قبل از مطرح کردن این نوع ضرورت بهتر است توضیحی در مورد فرق کالهای تولیدی و خدمات قابل ارائه داده شود:همانطوریکه تاس، درویست سیوتیس (Dervistsiotis, Kastas) می گوید: فرقهایی بین کالا و خدمات وجود دارد که اهم آنها بشرح ذیل است:1.خدمات در ارتباط نزدیک با کسانی است که آنها را ارائه می دهند در عین حال خدمات در حین ارائه مصرف می شوند(حمل و نقل، پزشکی، توریسم...)


2.خدمات را نمی توان ذخیره کرد و اگر در حین ارائه مصرف نشوند ضایع می گردند(صندلی خالی هواپیما)

3.خدمات را نمی توان در سرح وسیع استاندارد نمود حتی اگر بازده یک سیستم باشند مثلا خدمت ارائه شده یک دکتر به مریض با مریض دیگر تفاوت دارد بنابراین نمی توان در مورد خدمات کنترل کیفیت دقیقی اعمال کرد.

4.خدمات مانند بیشتر محصولات دارای تفاضاهای متغیر فصلی، هفتگی، روزانه و غیره است که احتیاج به برنامه ریزی و کنترل در سیستم ارائه دهنده آنها دارد بیشتر سیستمهای عملیاتی در عمل ترکیب یک پارچه ای از کالاها و خدمات را ارائه می کنند مثلا محصولات فیزیکی مانند اتومبیل با ارائه زیر سیستم های خدماتی تغییر و نگهداری و غیره کامل می گردند.( کاستاس، دورستیوت، 1982 ص:283)بدین شکل می توان گفت که کالا و خدمات از نظر ماهیت یکی بوده ولی از نظر شکل ارائه و فرآیندکار متفاوت هستند. دانستن این تفاوت افراد و سازمانها را در جهت ایجاد زمینه های خلاقیت و نوآوری کمک می نماید در سازمانها مجموعه ای از رفتارها و فعالیتها انجام می شود که مرز دقیقی را بین آنها از نظر ابتدا یا انتهای فرآیند نوآوری نمی توان مشخص کرد ولی در کلیت لزوم نوآوری مورد تأیید سازمانها می باشد.پاویت (Pavith) در سال 1979 استدلال کرد که نوآوری تکنیک و توسعه ی صنعتی به چهار دلیل زیر دارای اهمیت فزآینده هستند:

1.بدلیل رقابت موجود بین کشورهای مختلف در توسعه که یک دامنه ی وسیعی از کالاهای استاندارد شده را به عنوان برنامه های صنعتی سازی تولید می نماید.

2. در کشورهای پیشرفته مطلوبیت و ذائقه ی مصرف کنندگان و سطح هزینه به طور ثابتی در حال تغییر می باشد.

3.به دلیل اجبار در نظر گرفتن طرقی که مصرف انرژی و ملحقات آن را کاهش دهد زیرا منابع غیر قابل تجدید و نادر هستند.4.در حوزه هایی مثل الکترونیک و بیوشیمی سرعت تغییرات تکنولوژیکی امکانات زیادی را برای تولید بوجود آورده است.در اغلب موارد سازمانها کمتر به امر خلاقیت و نوآوری دست می زنند زیرا آن را تجارت ریسک داری می پندارند که باید از کار اصلی منحرف شده و به اموری که هنوز امتحان نشده اند پرداخته شوند. هیچ کس نمی تواند برای رسیدن به یک نتیجه ی قطعی و هدف مشخص خلاقیت و نوآوری را طراحی می نماید یک مدیریت کارساز در مقام تصمیم گیری خود بایستی نوآوری را درک نموده و زمینه ی مساعد و بودجه ی لازم و پشتیبانی کافی را برای این امر تدارک ببیند. هر سازمان دارای فرهنگ سازمانی خاص خود می باشد که مدیر و کارکنان از آن پیروی کرده و تغییرات سریع محیطی ایجاب می کند که سازمانها این تغییرات را درک کرده و راههای مقابل با او را در پیش بگیرند در غیر اینصورت محکوم به فنا هستند. دی گرین (ADAPTIVE Dragambation DEGREEN, The) در نوشته ی خود با عنوان سازمان برازنده و شایسته بر این باور است که سازمانها باید حالت سازگاری به خود بگیرند سازمان خوب و شایسته آن است که محیط را درک کند . اطلاعات و آگاهیهای بایسته را به سرعت آماده سازد سریع پاسخ دهد از تجربه ها بیاموزد و در طرح و ساخت خود بازنگری کنند. (دیگرین - 1982 ص:211)روند رو به رشد تکنولوژی و رقابت فشرده در صنایع و سازمانهای مختلف ضرورت خلاقیت و نوآوری را اجتناب ناپذیر گردانیده است و سازمانهایی موفق هستند که خود را با این روند تطبیق دهند در غیر اینصورت محکوم به شکست می باشند.نوآوری یک امر و نیاز زیربنایی زندگی انسان است. آنچنانکه بعضی ها فکر می کنند مشکل نیست. این موضوعی است که همواره در هر جا که می روم روی آن تاکید دارم، مسئله در نفس خود نوآوری نیست بلکه منظور این است که آیا شما می خواهید که نوآور باشید یا خیر؟

اگر شما به دقت به ابداعات و نوآوری های با ارزش دقت کنید مبنای خیلی از آنها را واقعا ایده های بسیار ساده تشکیل می دهند. اغلب هم نتایج بسیار ارزنده ای به همراه می آورند نوآوری ها در مدیریت و اداره شرکت ها نقش مهمی ایفا می کند.نوآوری، ابداعات و اختراعات نقش بزرگی در تاریخ بشریت بازی کرده است. نوآوری و ابداعات با عزم، تصمیم و اراده یک شخص خلاق شروع می شود که سعی می کند با درهم شکستن ایده های معمولی و موجود در این عصر و زمان چیز جدیدی ارائه دهد یا بسازد.بنابراین من همواره تاکید کرده ام که خلاق بودن برای اشخاص بسیار با اهمیت است زیرا افراد خلاق، مبتکر و سازنده، به تاریخ شکل و به جهان جهت می دهند.رشد خلاقیت با کاوش و بررسی وضعیت فعلی شروع می شود:« آیا من همه سعی خودم را به کار برده ام»؟ «آیا شرایط فعلی ایده آل است»؟ «آیا روش بهتری می توان یافت»؟ چنین سؤالاتی خلاقیتهای پنهان و نهفته شما را بیدار و تحریک می کند و هرچه بیشتر کاوش کنید نتایج بهتری حاصل خواهد شد.این باور و اعتقاد قلبی من است که جوانان وظیفه دارند در بهبود وضع موجودکوشا باشند و برای انجام چنین کاری خلاقیت لازم است. وقتی شما چیزی را از زاویه جدیدی می بینید نسبت به مسائل آن آگاه می شوید، این مسائل باید شما را در جهت پیشرفت و سازندگی پیش ببرند چون جوانان کمتر محصور قید و بندها هستند، طبیعتا در مقایسه با افراد مسن تر برای نوآوری حساس تر و آماده ترند. (چونک، کیم دو، ص 65 و 66


منبع: آقایی فیشانی، دکتر تیمور: خلاقیت و نوآوری در انسانها و سازمانها، انتشارات ترمه، چ اول، تهران 1377، صفحات 191-195.برگرفته از مقاله ضرورت و اهمیت خلاقیت و نوآوری

گردآوری شده توسط حورا هنردوست

نظرات 1 + ارسال نظر
مریم چهارشنبه 20 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 09:03 ب.ظ http://سکینه لوپز

خخخخخخخخخخخخخخخخخیلی با حال بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد